Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
شنبه ۲ دی ۱۳۹۶ برابر با  ۲۳ دسامبر ۲۰۱۷
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :شنبه ۲ دی ۱۳۹۶  برابر با ۲۳ دسامبر ۲۰۱۷
خانه

فلسطین «راه حل دو دولت» را برنمی‌تابد

 

نویسنده: الکس کالینیکوس

 ترجمۀ جلال الدین رحیمی و مبین رحیمی

 

 

کشتار همگانی در «روستای قانا»، نوعاً خشونت بدخواهانه‌ای است که اسرائیل –نه فقط در حال حاضر- بلکه در تمامی جنگ‌هایش اعمال کرده است. این چنین خشونتی همواره یک پرسش همیشگی، مبتنی براینکه اسرائیل اصلا می‌تواند در یک همزیستی صلح‌جویانه با مابقی جوامع خاورمیانه باشد را مطرح می‌کند.

 

جنبش فلسطین بیشتر از سی سال است که توسط بسیاری از نیروهای چپ و چشم‌اندازهای فکری مترقیانه پشتیبانی می‌شود. تا اکنون سیاست رسمی – «راه‌حل دو دولت»-  برای رسیدگی به این مسئله وجود داشته است. مبتنی بر این ایده [دو دولت] یک توافق میان اسرائیل و فلسطین می‌تواند برقرار شود که به هر دو طرف فرصت یک زندگی صلح‌جویانه را در مجاورت هم، اما در دو دولت مجزا و دموکراتیک می‌بخشد.

 

مرحوم یاسر عرفات، رئیس سازمان آزادی‌بخش فلسطین، با این استدلال که «پیمان اسلو [۱۹۹۳]»  گامی است بِسوی راه‌حل دو دولت، این پیمان را امضاء و در نهایت پذیرفت. با این وجود تجربه‌ی «فرایند صلح» پس از زمان پیمان اسلو، شواهد بسیار آشکاری مبنی بر اینکه راه‌حل دو دولت جوابگو نیست، ارائه کرده است. یکی از دلایلِ [شکست این پیمان] عدم توازن قدرت میان دو طرف است. اسرائیل یکی از بزرگترین نیروهای نظامی جهان است که از جانب آمریکا پشتیبانی و حمایت می‌شود. در مقابل حکومت خودگردان فلسطین، از اقتدار محدودی بر یک سرزمین تقسیم‌شده برخوردار است و از لحاظ مالی به قدرت‌های خارجی، همچون اتحادیه‌ی اروپا وابسته است که این قدرت‌ها در یک لحظه می‌توانند حمایت‌شان را از آن‌ها -همانگونه که تجربه‌ی حماس نشان داد- پس بگیرند.

 

سیاست اسرائیل همواره تلاشی در راستای همیشگی‌کردن این عدم توازن - تضعیف و وابسته نگه داشتن حکومت خودگردان فلسطین- بوده است. حامیان راه‌حل دو دولت، استدلال می‌کنند که این وضعیت ناشی از بدخواهی سیاست- مدران اسرائیلی است و یا شاید هم ناشی از بی‌کفایتی همتایان‌شان در فلسطین باشد. اما این استدلال ناتوان از ارزیابی چراییِ اقدامات رهبران اسرائیلی است که به منظور حفظ امنیت دولت یهود، هر کاری می‌کنند که حکومت خودگردان فلسطینی تضعیف شود. این [چنین استدلالی] فراتر از یک فریب‌کاری صرف است.

 

اسرائیل یک دولت استعماری مهاجرنشین است؛ به بیانی دیگر: بنا کردن یک دولت برفراز قلمروی که از ساکنین اصلی غضب شده و توسط بیگانه‌های برخوردار از امتیاز پشتیبانیِ قدرت‌های امپریالیستی غربی، اشغال شده است. همه‌ی دولت- های مهاجرنشین با مشکلاتی از آنچه که بر سر مردم می‌آورند - مردمان سرزمینی که غضب کرده‌اند- مواجه هستند.

 

راه‌حل: بهترین راه‌حل - البته از نقطه‌نظر مهاجران- نابودی است، که بطور کامل چندین قرن طول می‌کشد. آمریکا، کانادا و استرالیا شاهد موفقیت چنین سیاستی بودند. راه‌حل دیگر این است که ساکنین اصلی را به نیروی کار مهاجران تبدیل کنند؛ چیزی که در آفریقای جنوبی، رودزیا، کنیا و الجزایر اتفاق افتاد. اما این سیاست یک نقطه ضعف دارد چرا که طردشدگانِ [از سرزمین] دوباره سازماندهی می‌شوند و کشور را پس می‌گیرند، همانگونه که در همه این نمونه‌ها چنین چیزی اتفاق افتاد.

 

استعمارگران صهیونیستی، میلیون‌ها فلسطینی را - عمدتاً به کشورهای همسایه - بیرون رانده‌اند. مابقی فلسطینی‌ها هنوز هم تحت سلطه‌ی حکومت اسرائیل قرار دارند که در سطوح مختلفی - با همدردی گسترده‌ای از جانب توده‌های عرب- متحمل رنج می‌شوند و مقاومت می‌کنند. اسرائیل نمی‌تواند فلسطینی‌ها را نابود کند – نازی‌ها هم تلاش می‌کردند که بواسطه جنگ جهانی دوم بر هولوکاست سرپوش نهند. سیاست‌مدارن جناح راست اسرائیلی، حامی بیرون‌کردن فلسطینی‌ها به کشورهای همسایه هستند، اما چنین چیزی فقط باعث افزایش آنتاگونیسم با جهان عرب می‌شود. با این وجود اسرائیل نمی‌تواند با فلسطینی‌ها صلح کند. تنها راه توافق این است که به میلیون‌ها آواره فلسطینی اجازه داده شود که بازگردند. اما چنین اقدامی بنیاد اسرائیل را به مثابه یک دولت منحصراً یهودی، نابود خواهد کرد. بنابراین هرگونه توافق اسرائیل با فلسطینی‌ها لزوماً ساختگی است. اسحاق رابین نخست‌وزیر اسرائیل که فرایند صلح را آغاز کرد، بر این پنداشت کلبی‌مسلکانه بود که سازمان آزادی‌بخش فلسطین به این خاطر می‌تواند قانون را بر فلسطینی‌ها اعمال کند که یک سازمان غیر دموکراتیک است. بر این اساس یک دموکراسی واقعی - همانند پیروزی حماس در انتخابات- می‌تواند هر چیزی را به ورطه تهدید بکشاند.

 

بنابراین تنها راه‌حل واقعی در سیاستی است که «سازمان آزادی‌بخش فلسطین» در اواسط دهه ۱۹۷۰ از آن دست برداشت: یک دولت فلسطینی سکولار و دموکراتیک که در آن اعراب و یهودیان، مسیحیان و مسلمانان، با یکدیگر بر اساس برابری زندگی می‌کنند. ممکن است چنین راه‌حلی در بحبوحه کشتارهای فعلی کاملاً یوتوپیایی بنظر برسد. اما آیا وحشت فعلی، خواست یک راه‌حل رادیکال را شکوفا نمی‌سازد!؟

...................................

این متن ترجمه‌ای است از:

Callinicos, Alex (2006), “Why ‘two states’ is not the solution for Palestine”, Issue No.2012-

 

[۱]. Qana:

«قانا» روستایی است در جنوب شرقی شهر صور در جنوب لبنان، که در سال­های ۱۹۹۶ و ۲۰۰۶ مورد حمله ارتش اسرائیل واقع شده است.

[۲]. the two-state solution

[۳]. Oslo Accord

-----------------------

برگرفته از:« پروبلماتیکا»

• در ۱ دی, ۱۳۹۶

http://problematicaa.com/two-states/

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©