دیدگاه
(«مطالب
منتشره در
ستون دیدگاه،
نظرات سازمان نیست».)
پرسش
هایی پیرامون
ایران
تریبونال و
مواضع ما
البرز
دماوندی
مقدمه
از
حدود پنج هفته
پیش یا شاید
کمی پیش تر،
سلسله مقالات
و مصاحبه هایی
در سایت راه
کارگر (ه.ا) درج
شد که در آن از
جهات متفاوت و
گسترده ای به
ایران
تریبونال
لندن پرداخته
شده است.
انتشار این
نوشتارها و
گفتارها به
بحث و کشاکشی
گسترده در
میان فعالان
داخل و خارج
دامن زده است
و دامنه آن از
محدوده به
اصطلاح خانواده
چپ فراتر رفته
است. این
موضوع از یک
بابت باعث
خوشحالی است
چرا که یک بحث
جدی در این
زمینه می
تواند درس های
عمیق و بس
لازمی برای
آینده به
ارمغان
بیاورد.
به
نظر می رسد آن
چه که بیش از هر
چیز تنور بحث
را داغ کرده
است موضع قاطع
راه کارگر (ه.ا)
در محکومیت
تمام و کمال
ایران
تریبونال به
عنوان یک
ابزار امپریالیستی
برای زمینه
سازی دخالت
نظامی از یک
سو و همچنین
متهم کردن
تمام گروه ها
یا افرادی که
به نوعی با
این حرکت
همراهی یا همیاری
کرده اند به
عنوان هم سویی
و همکاری با
امپریالیسم و
مزدوران آن (گرچه
با تاکید بر
نیت پاک و
ناآگاهی برخی
از آنان) می
باشد. هیات
سردبیری سایت
راه کارگر همراه
با تعدادی از
اعضای سازمان
تلاش بسیاری
کرده اند که موضع
سازمان را به
عنوان تنها
موضع اصولی در
این زمینه به
اثبات
برسانند.
ضمن
آن که روشنگری
هایی که در
این نوشته ها
وجود دارد
قابل توجه و
مهم هستند و
باید از این
تلاش های
روشنگرانه در
هر شرایطی
قدردانی کرد،
اما این موضع
گیری و نوشته
ها و مصاحبه
های پیرامون
آن پرسش های
بسیاری را برانگیخته
است که دست کم
من در این
ادبیات
گسترده پنج هفته
ای پاسخی بر
آن ها نیافتم.
بنابراین
برآن شدم که
پرسش ها را به
طور صریح و
روشن و حتی
المقدور
تیتروار طرح
کنم و از هیات
اجرایی
درخواست کنم
که به این
پرسش ها پاسخ
دهد.
پرسش
ها
1-
آیا
شما اسنادی در
اختیار دارید
که نشان می دهد
ایران
تریبونال از
منابع مالی
امپریالیستی
تغذیه شده
است، یا چون
آقای پیام
اخوان از دست
اندرکاران (در
هر سطحی) این
برنامه هستند
و ایشان یکی
از چهره های
اصلی مرکز
اسناد حقوق بشر
ایران هستند و
این مرکز از
حمایت های
مالی دولت های
آمریکا و
کانادا
برخوردار
بوده است،
نتیجه می
گیرید که
ایران
تریبونال هم
بودجه اش از
آن جاها تامین
می شود
(علیرغم تکذیب
های مکرر مسولان
ایران
تریبونال)؟
2-
آیا
شما اسنادی در
اختیار دارید
که نشان می دهد
ایران تریبونال
به طور مستقیم
یا غیرمستقیم
از NED
تامین مالی
شده یا می
شود؟ آیا NED خود
در جایی به
این موضوع
اشاره کرده
است؟ چون تا
جایی که من
دیده ام این
سازمان همه
ساله گزارش
مالی خود را
منتشر می کند
و ارقام کمک
های اش به NGO ها در
آن می آید. تاکنون
در گزارشات مالی
NED
نامی از ایران
تریبونال به
میان نیامده
است. آیا تصور
می کنید دلیل
خاصی وجود
دارد که مثلن NED رابطه
اش با ایران
تریبونال را
(در صورت اثبات
وجود) برخلاف
سنت همیشگی اش
پنهان کند؟
3-
آیا
نفس گرفتن پول
و کمک از دولت
های سرمایه داری/ارتجاعی
نادرست است و
هر فرد یا NGO که در
زمینه حقوق
بشر تلاشگری
می کند در
صورت بهره
مندی از این
کمک ها مزدور
سرمایه داری /
ارتجاع است و
کسانی هم که
با این گونه
افراد یا NGO های
کمک گیرنده
همکاری کنند،
در بهترین
حالت آب به
آسیاب
امپریالیسم /
ارتجاع می
ریزند یا این
که این مسئله
تنها در مورد
ایران
تریبونال صدق
می کند؟ توضیح
بیشتر بدهم.
مثلن تکلیف یک
رادیوی محلی
که از شهرداری
یا یکی دیگر
از ارگان های
دولتی (که به
هرحال امپریالیستی
/ ارتجاعی است)
کمک مالی می
گیرد، چیست؟
یا تکلیف
کنفرانس ها،
سمینارها،
کمیته های
حقیقت یاب،
دادگاه های
بین المللی
رسمی و
غیررسمی (به
اصطلاح مردمی
یا راسل یا
هرچه که اسمش
را بگذارید) و
امثالهم که عمومن
با کمک و یاری
دولت ها یا
مراکز وابسته
به دولت ها
تامین مالی می
شوند، چیست؟
تکلیف همکاری
با سازمان
هایی نظیر عفو
بین الملل،
سازمان جهانی
کار، یونسکو،
یونیسف،
سازمان
بهداشت جهانی
و ... که همگی با
بودجه های
تمامن
امپریالیستی
تامین می شوند،
چیست؟ اگر
رفقا بخواهند
می توان لیست
بالابلندی از NGO ها از
سراسر جهان
ارائه داد که
از کمک های
دولتی یا
سازمان های
وابسته به
دولت بهره می
گیرند. آیا
باید به این
هزاران هزار NGO در
سراسر دنیا گفت
که نادانسته
مزدور
امپریالیسم /
ارتجاع
هستند؟ آیا
همان
استدلالی که
در مورد ایران
تریبونال به
کار می رود
یعنی این که امپریالیسم
/ ارتجاع با
هدف خاصی این
موضوعات را
تعقیب می کند،
در این موارد
کاربرد ندارد،
یعنی زمانی که
به این سازمان
ها کمک می
کنند بی نظر
هستند و دلشان
برای مردم
سوخته است اما
وقتی به ایران
تریبونال می
رسند می
خواهند از آن
در جهت منافع
امپریالیسم و
سیاست های جنگ
طلبانه شان
استفاده کنند؟
4-
در
نوشته ها و
مصاحبه ها
بسیار از عدم
شفافیت مالی
ایران
تریبونال سخن
به میان آمده
است. این
البته یک
ابتکار خوب و
خواسته به حق
است. همه سازمان
ها و گروه ها و
حتی فعالان
باید یاد این
سنت حسنه
شفافیت مالی
را آویزه گوش
خود قرار
دهند. اما
پرسش این جاست
که آیا باید
تنها ایران
تریبونال
شفاف باشد و
مثلن "بنیاد
پژوهش های
زنان" نیازی
به شفافیت
ندارد؟ اگر
دارد چرا هم
زمان با این
همه اصرار بر
شفافیت ایران
تریبونال هیچ
اشاره ای به
لزوم شفافیت
این بنیاد نیست.
این دو تقریبن
هم زمان در
سایت ظاهر شدند.
یکی با وجودی
که اتفاقن
بخشی از همان
افراد "مزدور"
در آن مسولیت
داشتند، از یک
حاشیه امن
برخوردار شد
(البته به یمن
تذکر به موقع
یکی از رفقا و
حذف بلادرنگ
نام فرد مورد
بحث) و دیگری با
این شدت مورد
هجوم واقع
گردید. یا
مثلن آیا هیات
اجرایی معتقد
است که باید در
مورد پول هایی
که از دولت
عراق گرفته
شده (هرجند
اندک) شفافیت
سازی کند و
گزارش کامل آن
را مو به مو با
مقدار، زمان و
چگونگی مصرف
در اختیار
افکار عمومی
قرار دهد؟ اگر
بله پس چرا
تاکنون این
کار را نکرده
است؟ تازه پس
از این شفاف
سازی است که
می توان بحث
کرد که آیا
این عمل درست
بوده یا نه، و
نه پیش از آن.
بدون اطلاعات
کافی هرگونه
بحثی عقیم می
ماند.
5-
آیا
نتیجه گیری
های انجام شده
در مورد ایران
تریبونال را
می توان به
دادگاه
فلسطین هم که
اکنون سه جلسه
آن در
بارسلون، لندن
و کیپ تاون
برگزار شده و
دو جلسه دیگر
آن هم در آینده
نزدیک برگزار
می شود تعمیم
داد (البته در صورت
یافته شدن
چنین افشاگری
هایی از قبیل
وضعیت رئیس
دادگاه یا
چگونگی تامین
مالی و ...) یا این
نتیجه گیری ها
تنها به مورد
ایران
تریبونال
محدود می
گردد؟ در صورت
اخیر لطفن
دلایل آن را
توضیح دهید.
موخره:
این بخش اول
از پرسش های
من و شاید
دیگران باشد.
خواهشمندم به
پرسش ها پاسخ
های مشخص بدهید
و نه کلی. به
نظرم حرکت از
کلیات دیگر بس
است. باید
مورد مشخص را
تجزیه و تحلیل
کرد. با تکرار
شعارهای
ضدامپریالیستی
/ ضد ارتجاعی
مشکلی حل
نخواهد شد.
با
تشکر
البرز
دماوندی
27
جولای 2012